معنی قهر، اخم، ترشرویی، بد اخمی کردن, معنی قهر، اخم، ترشرویی، بد اخمی کردن, معنی ric، اok، تcacmdd، fb اokd lcbj, معنی اصطلاح قهر، اخم، ترشرویی، بد اخمی کردن, معادل قهر، اخم، ترشرویی، بد اخمی کردن, قهر، اخم، ترشرویی، بد اخمی کردن چی میشه؟, قهر، اخم، ترشرویی، بد اخمی کردن یعنی چی؟, قهر، اخم، ترشرویی، بد اخمی کردن synonym, قهر، اخم، ترشرویی، بد اخمی کردن definition,